آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

ابری شدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / abri shodan /

to cloud, to overcloud, to becloud, to become cloudy, to overcast

to cloud

to overcloud

to becloud

to become cloudy

to overcast

‫با ابر پوشاندن‬

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

آسمان پیش‌از طوفان ابری شد.

The sky began to cloud over before the storm.

آسمان صاف قبل‌از شروع رعدوبرق، ابری شد.

The clear sky began to becloud before the thunderstorm hit.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ابری شدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ابری شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ابری شدن

لغات نزدیک ابری شدن

پیشنهاد بهبود معانی